احیاگری در قیام عاشورا
درس هایی از عاشورا
سوّم: احیاگری
عصر خاتمیّت زمان بیداری مردم و رشد فکری آنان بوده است. گوهرها و دُرهایی که در خزینة انسان پنهان بود با ظهور اسلام هویدا شد. در آن زمان قانون مرده نمیتوانست تحوّل ایجاد کند و گنجهای مدفون در جامعه را پیدا نماید. آنچه که در جاهلیت عرب به وقوع پیوست، بیدارکردن آنان از جهل، شرک، افکار مذموم و اوهام باطل بوده، به گونهای که پیامبر به جای اینکه معجزة حضرت موسی و حضرت عیسی را تعقیب کند، إشاعة فرهنگ و نشر حقائق و معارف الهی را عهدهدار شد و أذهان تاریک آن روز را به نور ایمان روشن نمود و لذا علی دربارة هدف بعثت نبی اکرم چنین میفرماید:
درس هایی از عاشورا
سوّم: احیاگری
عصر خاتمیّت زمان بیداری مردم و رشد فکری آنان بوده است. گوهرها و دُرهایی که در خزینة انسان پنهان بود با ظهور اسلام هویدا شد. در آن زمان قانون مرده نمیتوانست تحوّل ایجاد کند و گنجهای مدفون در جامعه را پیدا نماید. آنچه که در جاهلیت عرب به وقوع پیوست، بیدارکردن آنان از جهل، شرک، افکار مذموم و اوهام باطل بوده، به گونهای که پیامبر به جای اینکه معجزة حضرت موسی و حضرت عیسی را تعقیب کند، إشاعة فرهنگ و نشر حقائق و معارف الهی را عهدهدار شد و أذهان تاریک آن روز را به نور ایمان روشن نمود و لذا علی دربارة هدف بعثت نبی اکرم چنین میفرماید:
«فَبَعَثَ فیهِم رُسُلَهُ... وَیَحْتَجُّوا عَلَیْهم بِالتَّبْلِیغِ»؛[1] خدا پیامبر را فرستاد تا از راه تبلیغ و اقامة برهان با جاهلیت عرب گفتگو نماید و عقول پنهان شده را با جهل زدائی آشکار نماید.
امام مجری احکامی است که پیامبر گرامی اسلام از ناحیة صاحب شریعت جهت اصلاح مردم آورده است. وقتی مقصد اصلی این همه مقرّرات و قوانین، احیای مردم است، قهراً مجریان احکام غیر از بیداری آدمیان به چیز دیگری نمیاندیشند.
بر این اساس انقلاب امام حسین مهمترین نقشی را که ایفاء نمود احیاگری بود. مردمی را که در اثر بدعتهای معاویه از مسیر اسلام منحرف شدند و پیوسته بردة حلقه بگوش او بودند و حَقِّ هیچگونه تصمیمگیری را نداشتهاند، بلکه همیشه در زیر یُوغِ طاغوت زمان خود جرأت نفسکشیدن را نداشته و تسلیم محض او بودند، لازم بود که از طرف شخصیتی عظیم مثل سیّدالشهدا که روح مبارزه و تقوا و فضیلت است، قیامی رخ دهد تا جامعة آنچنانی را احیا نماید و جان تازهای را به اسلام ببخشد.
در این زمینه شواهدی وجود دارد که به آنها اشاره میگردد:
شاهد اول: نهضت حسین و بیمهشدن اسلام
نهضت سیدالشهدا اسلام را بیمه کرد تا آنجایی که در حقّ او گفته شد: «اِنَّ الاِسْلامِ بَدْوُهُ محمَّدیٌ و بَقائُهُ حُسَینِیٌ»؛ آغاز اسلام به نام محمّدی و بقای اسلام بنام حسین میباشد.
بر این منوال ائمه برای نشر احکام و اصلاح جامعة مسلمین، مردم را از راههای مختلف همچون مدّاحی و سرودن اشعار و مراثی، به این نهضت مقدّس توجّه میدادند؛ چون احیای انقلاب حسین بیداری مسلمانان را میرساند.
اگر ملّت اسلامی روح مبارزة آن حضرت را درک نمایند و شجاعت امام را در برابر فجایع آن روز بنگرند، هیچگاه به خودشان اجازة تسلیم در برابر زروگویان را نمیدهند و همیشه سربلند رو در روی دشمن قرار میگیرند بدون اینکه واهمهای در دل راه دهند.
بنابراین اسلام به برکت وجود مقدس حضرت محمد در جهان همچون خورشید طلوع میکند که این خورشید نباید غروب کند؛ زیرا آفتاب زمانی ناپدید میشود که کرة زمین در برابر او پرده افکند، ولی اسلام با خون حسین حجاب کفرستیزان را پاره میکند و اجازة غروبکردن آنرا نمیدهد. وه! چه پایگاه ژرفی که عقل بشر از درک آن قاصر است.
برای روشن شدن بحث به این مطلب توجه کنید که جهان بر اساس علل و معالیل است، جرقة کوهها، رشد گیاهان، شب و روز، خلقت انسان، حبّ و علاقه، طغیان و ستم، همة اینها وابسته به علّت و معلول هستند و علّت نیز بر دو قسم است:
علّت مُحْدِثه؛ یعنی علّت ایجادکننده؛ مثلاً در جهان آفرینش علّت محدّثه، خداست که تمامی هستی به قدرت لایزال او ایجاد شده است.
علّت مُبْقِیه؛ یعنی علّتی که نگهدارندة علّت مُحْدِثه باشد. خالق جهان مثل بنّای ساختمان نیست که مجموعة یک آپارتمان را میسازد و آنگاه میرود؛ بلکه خداوندِ قادر متعال، هم علّت مُحدثه و هم علّت مبقیه است.
در اسلام علّت مُحدثه پیامبر اکرم است که خاتمیّت را گستراند و تحوّلی را در میان جاهلیت عرب تحقّق بخشید. آیا این علّت محدّثه بدون علّت مبقیه امکانپذیر است؟ با دقّت اندکی جواب سؤال را منفی میدهید. مسلّماً کسی که اسلام را إحداث نمود، بر إبقای آن نیز فعالیّت میکند و خداوند علّت مبقیّه را وجود مقدّس امام قرار داد که اساس آن به خون پاک سالار شهیدان برمیگردد. روی این جهت است که میگوییم بقای اسلام به نام امام حسین میباشد.
شاهد دوّم: امام حسین فجر بشریّت
امام صادق فرمود: «سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحبی بخوانید؛ چون این سوره بنام حسین است و هر کس آنرا بخواند روز قیامت در درجات بهشت با حسین محشور میشود».[2]
مستفاد از این روایت این است که فجر منسوب به امام حسین است؛ چون
فجر صادق هنگام دمیدن روز و محوشدن شب میباشد و همانگونه که فجر، ظلمت شب را از بین میبرد و تبدیل به روشنائی میکند، امام حسین نیز تاریکیهایی را که بنیامیّه ایجاد کرده بودند را از بین برده است. بنابراین حسین فجر بشریّت است.
خورشید انسانیت از مدینه طلوع کرد و در کربلا غروب نمود و در زمانی که کفر بنیامیّه تمام اسلام را فرا گرفته بود و استبداد بر مردم حاکم بود، امام در چنین موقعیّت حساسی علّت مبقیّة اسلام میشود.
شاهد سوم: شناسائی پیروز واقعی در مبارزه
«ابراهیم بن طلحه بن عبیدالله» پس از بازگشت امام سجّاد از سفر دلخراش کربلا به مدینه، از امام پرسید: «مَن الغالب؟» چه کسی در مبارزة عاشورا پیروز شد، آیا حسین پیروز شد یا یزید؟ امام فرمود: «اذا دَخَلَ وَقْتُ الصَّلوه فَاُذِّنَ وَاُقیمَتْ تَعْرِفُ الْغالِبَ»؛[3] زمانی که وقت نماز میشود و اذان گفته شد و نماز اقامه گردید، آنگاه معلوم میشود که چه کسی غالب و چه کسی مغلوب خواهد بود.
در این حدیث شریف نیز اشاره به نقش مبارزة امام حسین در برابر طاغوت زمانش دارد که کفر بنیامیّه مردم را فرا گرفت و جامعه بسوی انحطاط و سقوط ارزشها پیش میرفت و کمالات اسلامی از یاد میرفت و طولی نمیکشید که نام محمّد از بالای منارهها برداشته میشد و کسی حقّ اذان گفتن را نداشت، بلکه آنچه که خواستِ فرزند معاویه بود إجرا میشد. ناگهان دست پرتوان غیبی به توسّط امام حسین ظاهر شد و فتح و پیروزی را به ارمغان آورد و نگذاشت نور خدا خاموش گردد و اسلام جان تازهای گرفت.
براستی اگر کسی فکر کند و در تاریخ آنروز مطالعه نماید، کلام امام زینالعابدین را تصدیق میکند و آنرا در برابر خود تابلو مینماید؛ زیرا شکست مردان شجاع آن وقتی است که به اهداف خود نرسند، ولی هنگامی که با ایثار جان و فداکاریهای شگفتآور به نتایج پُرسودی دسترسی پیدا نمودند، آنرا شکست تعبیر نمیکنند.
هدف سیدالشهدا نابودی جبّار خونآشام است تا بتواند مقرّرات الهی را حاکم گرداند، گرچه در آن راه کشته شود. اگر بناست با کشتهشدن حسین اسلام بماند که وحشت جهان کفر از نور وحدانیّت است، باکی از شهادت ندارد و به آن تن میدهد و به جوامع آینده میفهماند که فداکاری در برابر قرآن یک افتخار محسوب میشود نه شکست و لذا حضرت زینب دختر امیرالمؤمنین به همین پیروزی اشاره میکند و به یزید میفرماید:
«فَکِدْ کَیْدَکَ، وَاسْعَ سَعْیَکَ وَناصِبْ جَهْدَکَ، فَوَالله لا تَمْحُو ذِکْرَنا، وَلا تُمِیتُ وَحْیَنا، وَلا تُدْرِکُ اَمَدَنا»؛[4] ای یزید! اگر تمام تزویرهای خود را بکار گیری و کوششهای خود را انجام دهی و نیروهایت را مجهّز کنی و بر علیه ما بکار گیری، به خدا قسم قادر نخواهی بود که یاد ما را از دلهای مؤمنین بزدائی و نخواهی توانست وحی که بر ما نازل شده است را از بین ببری [و رنج بیهوده میکشی] و جز ننگ و رسوائی و نفرت چیزی برای تو باقی نخواهد ماند.
اساس سخنان دختر علی عقیلة بنی هاشم زینب کبری بر طبق وعدههای الهی است؛ چون خداوند فرمود: «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ»؛[5] خداوند به تمام موجودات عالم پیروزی خودش و فرستادگانش را تثبیت فرمود و غیر از او بر جهان حکومت نمیکند؛ چون خداوند قوی و عزیز است.
بر این منوال از باب اینکه «فَللّهِ العِزَّه وَ لِرَسُولِهِ و لِلْمُؤمنینَ» میباشد، فریاد «اَنَا رَبُّکُمُ الاَعْلی» فرعون باقی نماند و استبداد نمرود با نازلترین ارادة الهی از بین رفت و هم اکنون تاریخ با گذشت زمان درس عبرت برای همگان شده است که غلبه و پیروزی از آنِ پروردگار متعال و رسولان اوست.
شاهد چهارم: نجات بشریّت از گمراهی
عبارات پُر محتوایی که در زیارات متفاوتی از ائمه پیرامون جدّشان حسین به ما رسیده است، بسیاری از آنها اشاره به احیاگری سیّدالشهدا دارند و ما فقط به یکی از آن عبارات اکتفا میکنیم:
«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ حَتّی اسْتَنْقَذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَه وَ حَیْرَه الضَّلالَه وَ قَدْ تَوارَزَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ مَنَ الْاخِرَه بِالْاَرْذَل»؛[6] پروردگارا! حسین خونش را در راه تو نثار کرده تا بندگانت را از نادانی و سرگردانیِ در گمراهی و بدبختی نجات داد، در حالی که بر علیه او کسانی همدست شده بودند که دنیا آنان را فریفته بود و آخرت را به پستترین بها فروخته بودند.
نکتة قابل توجه این است که در این گفتار، هم اشاره به جهالت و گمراهی است و هم نامی از نجات بشریت برده شده است و هر دو، گواه بر اهداف بلند عاشورا است که نقش آن رساندن واقعیتهای دینی است بدون رُعب و وحشت و اینکه مستضعفین از مسائل واقعی دین آگاهی پیدا کنند. مجالس و محافل و سخنرانیها باید رنگ و بوی آرمان امام حسین را داشته باشد و اغراض آن شخصیّت ممتازِ تاریخ را تعقیب نماید.
- ۹۶/۰۷/۲۴